به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ هنگامی که ارتش اتحاد شوروی در سال ۱۹۷۹ میلادی به افغانستان یورش برد هیچگاه فکر نمی کرد که این حمله می تواند پایه گذار افول قدرت شوروی باشد و پس از ۱۰ سال حضور و اشغالگری در خاک افغانستان مجبور به ترک مفتضحانه این کشور شوند ، آمریکا نیز در سال ۲۰۰۱ میلادی پس از حمله به افغانستان و تکرار شعار مبارزه با تروریسم جهانی و شرارت و ارمغان آزادی برای مردم افغانستان این روزها بدون دست آوردی در حالی افغانستان را ترک می کند که پس از ۲۰ سال اشغالگری علاوه بر مذاکره با گروه تروریستی که به بهانه مبارزه با آن خاک افغانستان را اشغال کرد شاهد تصرف ولسوالی های متعدد، پیشروی و افزایش قدرت طالبان در افغانستان می باشد، در این بین اردوغان با تکیه به توهمات قدرت جهانی شدن قصد دارد تا با قرار گرفتن در جای آمریکا و ناتو امنیت افغانستان را تامین کند و این کار را با به عهده گیری تامین امنیت فرودگاه بین المللی حامد کرزای در کابل آغاز کرده است.
سیاست خارجی مداخله جویانه اردوغان در چند سال اخیر به خوبی قابل درک و مشاهده است سیاستی که با دخالت نظامی و حمایت از گروه های تروریستی در سوریه، شمال عراق، حضور در جنگ قره باغ و همچنین لیبی ادامه داشته و اکنون در این مسیر به افغانستان رسیده است و پیامدهای آن برای منطقه و ایران قابل توجه است:
۱. موازنه قوا: ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه ای سعی بر این دارد که علاوه عقب نماندن از رقیب خود یعنی ایران در منطقه سهم بیشتر در تغییر موازنه قوا به نفع خود داشته باشد و تا با داشتن دست برتر قدرت در منطقه را برای خود سهم بیشتری داشته باشد، عدم موفقیت در سیاست آرمان گرایانه ترکیه در سوریه و عراق و نرسیدن به همه اهداف؛ اردوغان را بر آن کرده است تا با حضور در افغانستان جای پای آمریکا و ناتو بگذارد و علاوه بر قدرت نمایی بیشتر، معادلات قدرت در مرزهای شرقی همسایه و رقیب منطقه ای خود یعنی ایران به نفع خود رقم بزند.
حضور ترکیه در افغانستان علاوه بر ایجاد چالش های امنیتی در مرزهای شرقی ایران، می تواند تبادلات اقتصادی ایران و افغانستان را نیز دچار مشکل کند، همانطور که وزیر خارجه ترکیه مدعی شد حضور در افغانستان تنها محدود به بحث نظامی نیست و مسائل اقتصادی را هم در بر خواهد گرفت این مساله بدین معنا می باشد که فراهم کردن بستر توسعه صادرات بیشتر برای ترکیه برابر است با از دست رفتن بخشی از بازار صادرات کالاهای ایرانی و کاهش منافع تجاری-اقتصادی ایران؛ این امر با توجه به تحریم های ظالمانه و غیر قانونی آمریکا علیه ایران و نگاه دولت جدید ایران (که تا ماه آینده بر سرکار می آید) مبنی بر افزایش تعاملات اقتصادی و سیاسی با همسایگان می تواند چالشی بزرگ برای دولت ایران محسوب شود.
۲. توهم قدرت نمایی و تاثیر گذاری بر معادلات جهانی و منطقه ای: با توجه مشکلات اقتصادی ترکیه و افول اقتصاد آن و کاهش درصد آرای حزب عدالت و توسعه، دولت ترکیه به سیاست مداخله جویی روی آورده است، مداخله در امور کشورهای عربی مانند: عراق، سوریه، لیبی و همچنین حضور فعال در جنگ قره باغ و حمایت از ارتش آذربایجان و دخالت در امور ارمنستان این توهم را برای سیاستمداران دولت اردوغان به وجود آورده که برای تاثیرگذاری بیشتر در معادلات و اسکات مخالفین در داخل علاوه بر حضور نظامی و دخالت در امور کشورهای مورد مناقشه می توانند جایگاه بهتری بین قدرت های جهانی و منطقه ای داشته باشند.
۳. افغانستان جهنم اشغالگران: یکی از اصول سیاستگذاری عمومی، اصل یادگیری و درس آموزی از مسائل و معضلات پیش آمده است تا در رویدادهای پیشروی آینده مورد استفاده قرار گرفته و از خسارات و هزینههای مشابه، جلوگیری شود. مساله ای که حکمرانان دولت ترکیه از درک آن غافل هستند و در توهم تجدید امپراطوری عثمانی و تحت فشار قرار دادن رقبا و همسایگان قرار گرفته اند.
افغانستان در ۴ دهه گذشته کشوری ناامن و زخم خورده از ترور و اشغالگری بوده است که مردم آن علاوه بر مقاومت و مبارزه علیه تروریست ها با اشغالگران نیز به مبارزه پرداخته اند، اردوغان باید از تجربیات روس ها، آمریکایی ها و ناتو درس بگیرد تا بار دیگر علاوه بر نرسیدن به اهداف راهبردی خود، مورد مجازات مردم کشور افغانستان در مقابله با اشغالگری قرار نگیرد.
گزارش از مبین عبدی-کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا